پيام
+
فرض كن در وسط تابلوي نقاشي /طرح يك مزرعه را با قلمت ميپاشي/چه عذابيست اگر مزرعه آتش گيرد/و تو ساكت بنشيني و مترسك باشي

zohoor-e-monji
90/4/11
*قاصدك*
نهايت تنهايي مترسک بودن است در دشتي که غروبش هم با حضور سياه کلاغ ها معنا شده ..
ميراب عطش
گناه مترسک فقط اين است که دل در گرو عشق کشاورزي نهاده که از او فقط براي فراري دادن پرندگان سود ميبرد و پس از درو محصول از ياد ميبرد مترسکي را که در زير آفتاب سوزان انتظار کشاورز را ميکشد .. به حدي که قلبش لانه همان پرندگان ميشود .. او مرده است ..